برادر، به من بگو، چگونه مایا (توهم) را پس بزنم؟
هنگامی که گره زدن روبانها را رها کردم، همچنان در بند لباس بودم:
وقتی در بندِ لباس بودن را رها کردم، همچنان چین و شکنهای جسمم مرا پوشانده بودند.
همینطور، وقتی هوس را رها می کنم، در می یابم که خشم باقی می ماند؛
و هنگامی که خشم را پس می زنم، حرص همچنان با من است؛
و هنگامیکه بر حرص غلبه می کنم، غرور و خودستایی باقی می مانند؛
هنگامی که ذهن منفصل می شود و مایا را به دور می راند، همچنان به حرف چسبیده است.

کبیر می گوید، به من گوش کن، سادوی عزیز! راه راستین به ندرت یافت می شود.


* سادو (Sadhu) : هندو
ترجمه ی سایر اشعار کبیر را می توانید در

اینجا بخوانید.


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها